توضیحات
گزیده ای از کتاب
آیا از اینکه همسایهتان زبالههایش را در جوی آب میریزد عصبانی هستید؟ آیا تا به حال پیش آمده که در ادارهای برای گرفتن یک امضا روزها و ساعتها در آمدوشد باشید؟ آیا احساس میکنید برخوردهای رئیستان با شما توهینآمیز است؟ آیا با شنیدن حرفهای سیاستمداران دچار رعشه و ناسزاگویی میشوید؟ هیچ دلتان خواسته یک صندلی را بر فرق پزشکی بکوبید که بدون آنکه اجازه بدهد در مورد بیماریتان توضیحی بدهید شروع به نوشتن نسخه کرده است؟ آیا از دیدن مجریهای تلویزیون عصبی میشوید؟ آیا وسوسه خفهکردن فامیلهایی که دائما مشغول فضولی و نصیحت و بزرگتریاند، زیاد به سراغتان میآید؟ با همکاران از زیرِ کار دررو و زیرآبزن زیاد دست به یقه میشوید؟ آیا هر هفته دوستانی به سراغتان میآیند که بخواهند شما را به فعالیت تجاری یا آیین جدیدی دعوت یا دستکم چاگرایتان را باز کنند؟ رابطهتان با همسرتان چطور است؟ به فکر جداشدن از او هستید یا آنقدر شرور است که حتی جرئت جداشدن از او را هم ندارید؟
معرفی کتاب :
شاید بیشعوری یک بیماری است و مثل تمام بیماری ها برای پیشگیری و درمانش باید آن را درست شناخت. هرچقدر یک بیماری خطرناک تر و شایع تر باشد، شناخت و مقابله با آن ضروری تر است، اما بیشعوری مهلک ترین عارضه تاریخ کل بشریت است که تا کنون راهکاری علمی برای مقابله با آن ارائه نشده است. بی شعوری حماقت نیست و بیشتر بی شعورها نه تنها احمق نیستند، که نسبت به مردم عادی از هوش و استعداد بالاتری برخوردارند. خودخواهی، وقاحت و تعرض آگاهانه به حقوق دیگران که بن مایه بی شعوری اند، بیشتر از سوی کسانی اعمال می شود که از نظر هوش، معلومات، موقعیت اجتماعی و سیاسی و وضع مالی، اگر بهتر از عموم مردم نباشند، بدتر نیستند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.