توضیحات
کتاب انسان در جستوجوی معنی در دو بخش نوشته شده است، بخش اول شامل خاطرات فرانکل از اردوگاه کار اجباری آشویتس است و بخش دوم آن مکتب تخصصی دکتر فرانکل یعنی لوگوتراپی یا معنادرمانی را توضیح میدهد. دکتر فرانکل در بخش دوم میگوید:«من تردید دارم که پزشکی بتواند پاسخی به این پرسش بدهد که معنای زندگی هر فردی چیست؟ زیرا معنای زندگی از فرد به فرد، روز به روز، ساعت به ساعت در تغییر است. از این رو، آنچه مهم است معنای زندگی به طور اعم نیست، بلکه هر فرد میباید معنی و هدف زندگی خود را در لحظات مختلف دریابد. هیچ معنای انتزاعی که انسان عمری را صرف یافتنش نماید وجود ندارد، بلکه هر یک از ما دارای وظیفه و رسالتی ویژه در زندگی است که میبایست به آن تحقق بخشد.
دکتر ویکتور فرانکل دو نکتهی خیلی مهم را در کتاب انسان در جستوجوی معنی بیان میکند. ابتدا اینکه انسان باید تلاش کند تا در هر کار سختی که مقابلش قرار میگیرد، معنایی بیاید. آن معنا میتواند هر چیزی باشد، عشق به یک معشوق، عشق به کار کردن، عشق به خدمت و یا هرچیز دیگری که به شما امید میدهد. این معنی برای دکتر فرانکل، فکر نوشتن کتاب «انسان در جستوجوی معنای غایی» و سخنرانی کردن در دانشگاه بود. فرانکل میگوید:« هر انسانی باید یک دلیل برای زنده ماندن داشته باشد.»
دومین موضوعی که فرانکل در کتاب انسان در جستو جوی معنی بیان میکند، داشتن قدرت انتخاب است. دکتر فرانکل میگوید:«میان اتفاق و واکنش یک فضای خالی وجود دارد، در آن فضا قدرت ما برای انتخاب واکنش صحیح نهفته است. مهم نیست چه اتفاقی میافتد یا در چه موقعیتی قرار دارید، شما همیشه میتوانید انتخاب کنید.» او توضیح میدهد که در اولین روزی که وارد اردوگاه آشویتس شد به خود قول داد یا به زبان دیگر انتخاب کرد که هرگز به سیمهای خاردار اردوگاه دست نزند. این سیمها دارای جریان برق بودند و آسانترین راه برای مراحل خودکشی زندانیان محسوب میشدند. ویکتور فرانکل میگوید:«هرچیزی ممکن است از انسان گرفته شود، به جز آزادی. شما همیشه میتوانید راه خود را انتخاب کنید. حتی زمانی که احساس میکنید دیگر نمیتوانید چیزی را تغییر بدهید، میتوانید خودتان را تغییر دهید.
کتاب انسان در جستوجوی معنی (Man’s Search for Ultimate Meaning) در سال 1946 برای اولین بار منتشر شد. این کتاب یکی از بهترین نمونههای ادبی در ادبیات روانشناسانه است و روایت زندگی و نجات یافتن دکتر ویکتور فرانکل در اردوگاه کار اجباری رژیم نازی را شرح میدهد. فرانکل در این کتاب ابتدا خاطراتش از آشویتس را بازگو میکند و سپس تلاشها و راهکارهایش برای زنده ماندن را توضیح میدهد.
ویکتور فرانکل در مدت زمانی که در نیروگاه آشویتس زندانی بود، پدر، مادر، همسر و برادرش را از دست داد بنابراین به گفته خودش «درد از دست دادن» را میفهمد. او در کتاب انسان در جستوجوی معنی سعی میکند تا با بیان دردهایش به خواننده بفهماند که چطور میتوان زیر بار این حجم از رنج زنده ماند.
ویکتور فرانکل استاد عصب شناسی و روانپزشکی دانشگاه وین است. او که از نجاتیافتگان واقعهی هولوکاست است، از آغاز کارش در دانشگاه به دنبال تعریف انسان از معنای زندگی و حیات بوده است. او معتقد است که انسانها باید تحت هر شرایطی برای زندگیشان معنایی وجود داشته باشد، حتی اگر در بدترین وضعیت قابل تصور و آخرین لحظههای حیات باشند. ویکتور فرانکل در معنا درمانی، هستهی مرکزی اگزیستانسیالیسم را مورد بررسی قرار داده است و در برابر این پدیده میگوید:« اگر زندگی کردن رنج بردن است، پس برای زنده ماندن باید ناگزیر معنایی در رنج بردن یافت.»
ویکتور فرانکل را میتوان پدیدآورندهی لوگوتراپی (معنادرمانی) دانست. لوگرتراپی یا معنادرمانی را یافتن ریشههای معنای زندگی هر فردی، به شکل انگارهای استوار از معنا و مسئولیت میدانند. الگویی که معنا و مسئولیت و رسالت فرد در زندگی با آن مشخص میشود. فرانکل بعد از مدتی مخالف سر سرسخت رواندرمانی شد به همین دلیل تحقیقاتش را دربارهی معنادرمانی بیشتر کرد. او معتقد بود:«رفتار درمانگران باعث میشود آدمها مانند حیوانات و به صورت ماشین فیزیولوژیک تحلیل میکند، اما در لوگوتراپی به بُعد معنوی انسانها اهمیت داده میشود.»
فرانکل تاکنون بیش از سی عنوان کتاب درباره معناگرایی و معنا درمانی نوشته است، اما متاسفانه فقط هشت کتاب از فرانکل از آلمانی به زبان انگلیسی برگرداننده شدهاند. او در سال 1959 کتاب انسان در جستوجوی معنی را نوشت، این کتاب روایت تجربهی او از دوران کارش در اردوگاه کار اجباری آلمان نازی است. او در این کتاب توضیح میدهد که چگونه در چنین شرایطی، اهمیت معنای زندگی در سختترین شرایط را درک کرد.
ویکتور فرانکل در سال 1921 با زیگموند فروید، فیلسوف مشهور اتریشی دیدار کرد و برای مدتی شاگرد او بود، اما بعد از گذشت چند سال نظریاتش از نظریه فروید فاصله گرفت. ویکتور فرانکل در دوم سپتامبر 1997 در شهر وین اتریش درگذشت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.